Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-04-30@12:30:41 GMT

یک جنایت مختصر علیه بشریت!

تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۲۹۶۳۷

درست سه روز پس از اعدام «صدام» یعنی ۱۲دی سال ۱۳۸۵ یک ژنرال آمریکایی در گفت‌وگو با رسانه‌ها گفت: «صدام در آخرین ساعات عمر خود برای نجات جانش اصرار داشت با مقام‌های آمریکایی دیدار و گفت‌وگو کند.

می‌گفت من می‌توانم ایران را از سر راه شما بردارم... می‌توانم به تنهایی ایران را به زانو دربیاورم... نفت مورد نیاز ایالات متحده را تأمین و امنیت منطقه را برای آمریکا تضمین می‌کنم!» البته نه تنها در دی‌ماه ۱۳۸۵ بلکه تا چند سال بعد، حرف و حدیث، افشاگری و ناگفته‌ها درباره صدام و اعدامش حسابی در فضای رسانه‌ای طرفدار داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
مقام‌های به ظاهرآگاه آمریکایی و عراقی هم هرازچندی، قطره چکانی، اطلاعاتی را در این باره منتشر می‌کردند.  

چلومرغ لطفاً! 
نکته جالب ماجرا این است که اظهارات مقام‌های مختلف درباره رفتار و حال و احوال صدام در شب و روزهای پیش از اعدامش گاه ضد و نقیض است. یعنی مثلاً حرف‌هایی که فلان شاهد و ناظر آمریکایی یا عراقی در این باره زده، کاملاً برعکس حرف‌های آن یکی مقام دیگر است. شاید شما هم تا امروز از خودتان پرسیده باشید آیا واقعاً صدام با آن همه غرور و دیکتاتوری‌ و با اطلاع از اینکه آمریکایی‌ها به عنوان حامیان دیروزش، امروز سعی دارند زودتر سرش را زیر آب کنند، حاضر شده به پای آن‌ها بیفتد و بخواهد برای نابودی ایران یک بار دیگر به او فرصت بدهند؟ 
نخست، چند روایت از آن روزها را بخوانید تا بعد درباره پاسخ این پرسش  بگوییم. روز ۱۲دی ۱۳۸۵ پایگاه اینترنتی «نهرین .نت» از قول یک نظامی آمریکایی نوشت: «نیمه شب قبل از اعدام دچار لرزش شدیدی شد به طوری که نمی‌توانست بر خودش مسلط شود... یک پزشک نظامی برای معاینه وی حاضر شد و به او داروی آرام‌بخش تزریق کرد... صدام درباره ایرانی‌ها و طرح‌های آن‌ها و خطر القاعده و شیعه به ما هشدار می‌داد...». مدتی بعد البته یک ژنرال دیگر آمریکایی که مدعی بود در جلسات محاکمه و همچنین اعدام صدام حاضر بوده به خبرگزاری‌ها گفت: «شب اعدام روحیه خوبی داشت، خوشحال بود و اثری از اضطراب در او دیده نمی‌شد. آن شب او از ما برنج و گوشت مرغ خواست. برایش بردیم، با اشتهای خوب خورد و دوباره تقاضای عسل و آب جوش داشت. برایش فراهم شد... بالاپوش گرمش را هم خواست... معتقد بود صبح‌های عراق سرد است و نمی‌خواهد موقع اعدام بلرزد و همه فکر کنند ترسیده است... پیش از اجرای اعدام «الله اکبر» را فریاد زد... به قاضی‌ها گفت من را آمریکایی‌ها اعدام می‌کنند. بعدها می‌بینید که شما نیز توسط آن‌ها کشته می‌شوید. از شنیدن فریاد «الله اکبر» ترسیدم، احساس کردم ممکن است نیروهای او با این علامت محل را منفجر کنند و آنجا را ترک کردم».

۱۴۸ نفر به ازای دو نفر
نکته جالب‌تر ماجرای اعدام صدام، اما نکته‌ای است که طی این سال‌ها کمتر درباره آن حرف زده‌اند. من و شما و خیلی از آن‌هایی هم که سن و سالی را پشت سر گذاشته‌اند فکر می‌کنیم مجموع دیکتاتوری و جنایت‌های او در عراق، استفاده از سلاح شیمیایی علیه مردم کشورش، حمله به کویت و به کشته دادن انسان‌ها، اعلان جنگ به آمریکایی‌ها و کمی هم جنایت جنگی در حمله به ایران مجموع اتهامات او و دلیل صدور حکم عجولانه اعدامش است. اما آن‌هایی که صدام را محاکمه کردند در حکم صادره «کشتار دُجَیل» را جنایت علیه بشریت اعلام کرده و متهم را به خاطر آن به اعدام محکوم کردند! شهر«دجیل» در ۶۰کیلومتری بغداد واقع شده و سال۱۹۸۲ صدام برای بازدید به این شهر رفته و موقع برگشت، ۱۲ نفر از مخالفان مسلح حکومت بعث از میان نخلستان اطراف جاده خارج شده و برای ترور صدام کاروان خودروهای همراه رئیس‌جمهور را به گلوله بستند. در این ماجرا فقط دو محافظ دیکتاتور کشته شدند و تقریباً همه مهاجمان مسلح که از اعضای حزب الدعوه اسلامی عراق بودند در درگیری به قتل رسیدند. موج دستگیری‌ها پس از این ماجرا که صدام آن را مرتبط با ایرانی‌ها می‌دانست آغاز شد. نخلستان‌های اطراف جاده دجیل هم به بهانه جلوگیری از تکرار حادثه، با خاک یکسان شد! ۳۹۳ مرد و بیشتر از همین تعداد زن و کودک نیز دستگیر شدند چون صدام دستور داده بود مظنون‌های حادثه به صورت خانوادگی بازداشت شوند. در نهایت هم  به جز تعدادی از دستگیرشدگان که زیر شکنجه کشته شدند در سال۱۹۸۵، ۱۰۵ نفر اعدام شدند و حدود ۱۷ کودک هم در زندان استخبارات نگهداری شده و چند سال بعد که به سن قانونی رسیدند مخفیانه به قتل رسیدند تا در حکم اعدام صدام تعداد شهدای این ماجرا ۱۴۸ نفر اعلام شود.

 پرسش اصلی چیست؟
اما پاسخ پرسشی که اول مطلب مطرح کردیم چه می‌شود؟ بالاخره صدام پیش از اعدامش به التماس افتاده بود؟ یا بعد از خوردن چلومرغ آمریکایی و کمی آب و عسل آن‌قدر از خودش شور و شعف نشان داده بود که مثلاً ادای قهرمان جنگ با اشغالگران آمریکایی را دربیاورد و آمریکایی‌ها مجبور شوند به او آرام‌بخش بزنند؟ با پوزش از تأخیر در پاسخ دادن به این پرسش، باید بگوییم در ماجرای اعدام صدام، سؤال اساسی، پرسشی که گفتیم نیست! یعنی چه دیکتاتور سرحال بوده و شلنگ تخته‌انداز پای چوبه‌دار رفته و مرگ بر اشغالگر گفته باشد یا به دست و پای آمریکایی‌ها افتاده و التماس کرده باشد، در اصل ماجرا و شناخت ما از او تغییری ایجاد نمی‌کند. هر دو این‌ها می‌تواند دَم مرگ از دیکتاتوری که همه چیزش را باخته است سر بزند. پرسش‌های اصلی این‌ها هستند که آمریکایی‌ها با چه هدفی و برای پنهان کردن کدام حقیقت تلاش می‌کنند اوضاع را جوری پیش ببرند که صدام سریع‌تر اعدام شود؟ منظور یک روزنامه انگلیسی که چند روز پس از اعدام نوشت: «سنگ قبر صدام، برای آمریکایی‌ها از همه سنگ قبرهای دیگر گران‌تر درآمد» چه بود؟ چرا لس‌آنجلس تایمز نوشت: «رازهای عصر حاکمیت صدام با اعدام وی برای همیشه به گور سپرده شد. با اعدام دیکتاتور سابق عراق و بسته شدن پرونده شوم زندگی وی هنوز سرنوشت میلیاردها دلاری که وی در دوران حکومتش اندوخت مشخص نشده است؟» و مهم‌تر از پرسش‌های دیگر اینکه چرا جنایت‌های بزرگ‌تر از اعدام ۱۴۸ نفر از مردم «دجیل» توسط صدام، به دست فراموشی سپرده شد؟ قتل‌عام حلبچه، شهادت ده‌ها هزار رزمنده ایرانی، قتل‌عام کردهای عراقی و... آیا جنایت علیه بشریت نبود؟

خبرنگار: مجید تربت زاده منبع: قدس آنلاین مجید تربت‌زاده

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: صدام آمریکایی ها اعدام صدام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۲۹۶۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«سندرم ویتنام» در غزه تکرار می‌شود؟

اعتراض دانشجویان بیش از ۱۰۰ دانشگاه‌ آمریکا به حمایت مالی، سیاسی و نظامی کشورشان از رژیم صهیونیستی در جنگ علیه مردم غزه، حدود ۲ هفته پیش از دانشگاه کلمبیا با چهره‌ای تازه آغاز شد؛ اعتراضی که در آمریکا مسبوق به سابقه و یادآور مخالفت‌های گسترده دانشجویی و مردمی با جنگ ویتنام است.

به گزارش ایسنا، هر چند در جنگ غزه، نیروهای آمریکایی به طور مستقیم در کنار سربازان اسرائیلی حضور ندارند، اما کمک‌های مالی، لجستیکی ـ نظامی، مشاوره‌ای و سیاسی آمریکا، مخالفت‌ها و اعتراض‌های زیادی به ویژه در میان نخبگان و دانشگاهیان آمریکایی علیه نسل‌کشی در غزه را در پی داشته است. برخی بر این باورند که اعتراض‌های فعلی هر چند نزدیک‌ترین واقعه به وقایع دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی در آمریکا علیه جنگ ویتنام است، اما هنوز با شکل‌گیری یک «جنبش» دانشجویی فاصله دارد .

تشدید تنش‌ها در دانشگاه‌های آمریکا و مداخله پلیس در این امر، تظاهرات و تحصن دانشجویان در محوطه دانشگاه‌ها که از مدت‌ها پیش بعد از شروع جنگ هفت اکتبر آغاز شده بود را رسانه‌ای کرد. برخورد شدید پلیش با اساتید و دانشجویان و صحنه‌های ضرب و شتم آنها اذهان عمومی در این کشور را جریحه دار کرد. رسانه‌های آمریکایی در تحلیل‌ها و گزارش‌های متعدد این اعتراض‌ها و رخدادها را شبیه‌ترین واقعه به تحولات دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی در آمریکا در اعتراض به جنگ ویتنام معرفی کردند. در عین حال تحلیل‌گران معتقدند هنوز برای اینکه بگوییم این اعتراض‌ها، این قدرت و دربرگیرندگی را دارند که مانع از حمایت‌های آمریکا به اسرائیل در جنگ غزه شود، زود است.

در این گزارش به بررسی «جنبش ضد جنگ» در سال‌های دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی می‌پردازیم که توانست بدون به کار بردن خشونت مانع از ادامه جنگ و خروج نیروهای آمریکایی از ویتنام شود.

جنگ ویتنام از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ میلادی بین نیروهای ویتنام شمالی و جبهه ملی آزادی‌ بخش ویتنام جنوبی از یک سو و نیروهای ویتنام جنوبی و متحدانش به ویژه ایالات متحده آمریکا از سوی دیگر رخ داد. هم‌زمان و مرتبط با این جنگ، جنگ‌های نیابتی دیگری در لائوس و کامبوج بین نیروهای مورد حمایت ایالات متحده در برابر نیروهای کمونیستی در جریان بود. از اوایل دهه ۶۰ و با روی کار آمدن کندی، اولین نظامیان آمریکایی تحت عنوان مستشار به ویتنام جنوبی گسیل شدند، بدون آنکه چین یا شوروی نیرویی به ویتنام شمالی اعزام کرده باشند. با روی کار آمدن جانسون، کادر مستشاران نظامی آمریکا در ویتنام، تبدیل به یک لشکر سازمان یافته شد. پس از حمله‌ای که ادعا می‌شود، ویتنام شمالی علیه ناوهای نیروی دریایی آمریکا در سال ۱۹۶۴ انجام داد، آمریکا بمباران هوایی بخش شمالی را به‌طور منظم آغاز کرد و از سال ۱۹۶۵ با ارتشی بزرگ وارد ویتنام جنوبی شد و شروع به سرکوب ویت کنگ‌ها کرد. به نظر می‌رسد استراتژی آمریکا از این جا به بعد، از سویی وادار کردن شمال به توقف کمک به ویت کنگ‌های جنوب و از سوی دیگر ریشه‌کن کردن ویت کنگ‌ها در جنوب بود. در سال ۱۹۶۸ نیروهای ویت‌کنگ و ویتنام شمالی هم‌زمان با عید تت (آغاز سال ویتنامی)، حمله‌های گسترده‌ای را در سراسر ویتنام جنوبی آغاز کردند که به حمله تت مشهور شد. اگر چه این حمله‌ها از نظر نظامی موفقیت زیادی نداشت اما گسترده بودن و شدت آن و نیز پوشش خبری آن در سراسر جهان و به ویژه در داخل آمریکا، افکار عمومی را به‌شدت ضد آمریکا بسیج کرد و تظاهرات ضد جنگ در آمریکا را به دنبال داشت.

جنگ آمریکا در ویتنام، برانگیزاننده پرتنش‌ترین جنبش ضد جنگ در تاریخ آمریکا بوده است. صدها هزار نفر از جوانان آمریکایی و دانشجویان به جنبش بی‌خشونت، متنوع و در بخش‌هایی نه چندان بالغ فرهنگ عامه و مقاومت ضد جنگ پیوستند که در واکنش‌های مختلفی از تئاترهای خیابانی کمدی گرفته تا تخریب عمدی تاسیسات صنعتی، به کار گرفته شد. ماموران حکومتی، اتحادیه‌های صنفی، گروه‌های مذهبی و خانواده‌های طبقه متوسط به صورت فزاینده‌ای علیه جنگ اعتراض کردند که با شدت گرفتن آن در سال ۱۹۶۸، سرانجام قوای آمریکا به تدریج از ویتنام خارج شد. فعالان ضد جنگ با شکل دادن مقاومتی بزرگ علیه سربازی اجباری، نه تنها پایان عملیات نظامی آمریکا در ویتنام را رقم زدند بلکه در ژانویه ۱۹۷۳ خدمت سربازی اجباری نیز لغو شد.

با وجود اینکه سابقه مقاومت در برابر جنگ‌های خارجی در آمریکا و در میان مردم این کشور وجود داشته است، مثل کمپین ضد امپریالیستی علیه تجاوز آمریکا به فیلیپین در اوایل دهه ۲۰، اما جنبش علیه جنگ ویتنام دور از انتظار بود. پیش از شدت گرفتن درگیری و دخالت آمریکا در ویتنام، جنبش کوچکی برای صلح که بر پایه دغدغه‌های مرتبط با گسترش جنگ افزارهای اتمی بود، وجود داشت. این جنبش در سال ۱۹۵۷ تشکیل شده و به دنبال کنش‌های بی‌خشونت بود. حتی جبهه زنان برای صلح (wsp) نیز در این جنبش حضور داشت. اولین مخالفت‌ها با جنگ ویتنام به چپ‌ها محدود می‌شد که بعد از به کارگیری کنش‌های استراتژیک بی‌خشونت در آمریکا توسط جنبش حقوق مدنی سیاهان، قدرت گرفته بودند.

اولین اعتراض‌های بزرگ علیه جنگ ویتنام در ۱۹۶۴ شکل گرفت و به موازات شدت گرفتن جنگ، اعتراض‌ها نیز با سرعت و قدرت ادامه می‌یافت. تحصن‌های آموزشی در دانشگاه میشیگان آغاز شد. این تحصن‌های آموزشی از سمینارهایی که برای گسترش آگاهی درباره جنبش حقوق مدنی سیاهان استفاده می‌کرد، الهام می‌گرفت. در اولین گردهمایی از این سری تحصن‌ها، هزاران نفر شرکت کردند. علاوه بر اعتراض‌های ملی که ده‌ها هزار نفر را به واشنگتن دی سی کشاند، کنش‌هایی از نافرمانی مدنی نیز وجود داشت که با گذشت زمان گسترش یافت.

ارتش آمریکا و شرکت‌هایی که به نوعی با ارتش در ارتباط بودند مثل شرکت ‌داوکمیکال که از سازندگان بزرگ مواد منفجره بود، در زمان بازدید از دانشگاه‌ها، با تعداد قابل توجه دانشجویان معترض مواجه شدند. در سال ۱۹۶۷، ۳۰۰ هزار نفر در نیویورک تظاهرات کردند. ۵۰ هزار نفر به سمت پنتاگون حرکت کردند که طی آن بیش از ۷۰۰ نفر دستگیر شدند. بسیاری از جوانان که باید به خدمت سربازی می‌رفتند با امتناع از حضور در ویتنام بازداشت شدند و بسیاری به کانادا گریختند و بسیاری مخفی شدند.

عواطف ضد جنگ با واکنش خشونت‌آمیز پلیس با معترضان ضد جنگ، در کنوانسیون حزب دموکرات در شیکاگو ترکیب شد و به اعتراضات علیه جنگ وسعت بیشتری داد. چهره‌های شاخص مبارزه علیه تبعیض نژادی از جمله مارتین لوترکینگ سخنرانی‌های زیادی علیه جنگ انجام دادند. رسانه‌ها دیگر به جنگ با دیده تردید نگاه می کردند. اتحادیه کارگری و کلیساها درباره اخبار جنگ شجاعانه‌تر و صریح‌تر صحبت می‌کردند. این فشارها دولت جانسون را وادار کرد مذاکرات صلح با ویتنام شمالی را آغاز کند و بمباران آن را متوقف کند.

در اواخر دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ میلادی، نیکسون به امید این که عقب‌نشینی تدریجی نیروها و در نتیجه اعزام کمتر نیروها در قالب خدمت اجباری، شعله‌های ضدیت با جنگ را خاموش خواهد کرد، با حمله آمریکا به کامبوج در بهار ۱۹۷۰ در هم پیچید. این اقدام با اعتراض وسیعی همراه شد. تنش میان جنبش ضد جنگ و حکومت آمریکا پس از کشته شدن ۶ دانشجو و زخمی شدن شماری دیگر در تظاهراتی در دانشگاه‌های ایالتی کنت در میشیگان بالا گرفت. صدها دانشگاه‌ با اعتصاب دانشجویان به تعطیلی کشیده شد، اشغال فضای دانشکده‌ها و سایر فعالیـت‌ها، آمریکا را مجبور کرد قوای زمینی خود را کمتر از ۲ هفته از آغاز حمله به این کشور، از کامبوج بیرون بکشد.

۷۵۰ هزار نفر در آوریل ۱۹۷۱ در واشنگتن راهپیمایی کردند. این اقدام در اوایل ماه می با تلاش ده‌ها هزار نفر برای از کار انداختن فعالیت‌های دولتی در پایتخت، از طریق مسدود کردن راه‌های ارتباطی و پل‌ها ادامه یافت. افشاگری‌های بیشتر از قتل عام غیرنظامی‌های ویتنامی توسط نیروهای آمریکایی، پنهان‌کاری‌های دولت برای فریب افکار عمومی و کنگره، شکنجه زندانیان سیاسی در ویتنام جنوبی و جاسوسی علیه شهروندان آمریکایی، فضای بین دولت و مردم را از بیشتر از هم بیگانه کرد.

با عقب‌نشینی بیشتر نیروهای آمریکایی از ویتنام، شاهد کاهش اعتراض‌ها در اوایل دهه ۷۰ بودیم اما همچنان جنبش ضد جنگ، دولت آمریکا را به امضای معاهده صلح مجبور می‌کرد. باقیمانده نیروهای‌ آمریکایی از ویتنام بیرون کشیده شد و خدمت اجباری سربازی در اوایل سال ۱۹۷۳ به پایان رسید. ادامه حمایت از دیکتاتور تیئو در ویتنام جنوبی و نقض آتش بس، اعتراضاتی را در پی داشت که به مخالفت کنگره با ارسال بیشتر کمک به ویتنام منجر شد. شورشیان ویت کنگ و ارتش ویتنام شمالی سرانجام رژیم جنوب را در آوریل ۱۹۷۵ برانداختند و ویتنام دو سال بعد تحت نظام کمونیستی متحد شد. اما با پایان جنگ، جنبش ضد جنگ آمریکا رکوردی از کنش‌های بی‌خشونت در تاریخ این کشور و جهان به جای گذاشت.

به گزارش ایسنا، اعتراض‌های دانشجویی و مردمی در آمریکا در اواخر دهه ۵۰ تا ۷۰ میلادی در مخالفت با جنگ ویتنام یک کنش بدون خشونت در مجبور کردن حکومت برای پایان دادن به یک نبرد نامحبوب و دور از خانه بود و در نتیجه آن آمریکا برای سی سال از دخالت‌های نظامی در دیگر کشورهای جهان خود را دور نگه داشت؛ پدیده‌ای که به «سندرم جنگ ویتنام» مشهور شد.

نگرانی از بروز اعتراض‌هایی از این دست همواره یک تهدید مهم داخلی برای دولت‌های آمریکا است. با حمله آمریکا به افغانستان و عراق  با وجود اینکه سطح نیروهای این کشور در افغانستان و عراق بسیار پایین‌تر از سطحی که در ویتنام مشارکت داشت، بود، اما ترس از کنش‌های بدون خشونت و اعتراضی از سوی مردم آمریکا و نخبگان دانشگاهی جدی بود. در عین حال که بسیاری از گروه‌های ضد جنگ، علیه جنگ‌های عراق و افغانستان هم فعال بودند.

آنچه در رابطه با جنگ ویتنام در آمریکا رخ داد را می‌توان یک جنبش دانشجویی و ملی علیه جنگ و مشارکت کشورمان در آن بدانیم چرا که یک بسیج عمومی مستمر با خواسته و هدف روشن با یک سازماندهی مبتنی بر رهبری مشخص داشت. شاید اعتراضات در دانشگاه‌های آمریکا علیه حمایت مالی و نظامی آمریکا از اسرائیل در جنگ علیه مردم غزه در آینده به سمت جنبش شدن حرکت کند. هر چند اعتراض‌های فعلی در هفت ماه گذشته در آمریکا و شهرهای مختلف آمریکا و اروپا که علیه اسرائیل و سیاست‌هایش و نیز حمایت آمریکا و متحدانش از آن بی سابقه بوده است و یک حرکت اعتراضی در دانشگاه‌ها در این رابطه را شاهدیم اما هنوز نمی‌توان آن را "جنبش" اطلاق کرد. در حال حاضر می‌توان گفت که اعتراض دانشگاهیان و دانشجویان، اعتراض به سیاست‌های دولت جو بایدن در حمایت بی‌چون و چرا از نتانیاهو بعد از هفت اکتبر است.

هر چند اعتراض دانشجویان آمریکا در ۲۰۲۴ علیه جنگ غزه، در مقایسه با جنبش دانشجویی و ضد جنگ علیه جنگ ویتنام هنوز در آغاز راه است اما تاثیر این رویداد تاریخی که در نوع خود علیه رژیم اسرائیل در ۷۵ سال گذشته بی سابقه است، می‌تواند به نتایج تاریخ‌سازی در آینده دست یابد که نه لزوما به توقف جنگ و کشتار غیرنظامیان منجر شود بلکه رویکرد و سیاست آمریکا و دنیا را در قبال حمایت تمام و کمال از رژیم صهیونیستی تغییر دهد و به سمت واقع‌گرایی حرکت کند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • ادامه حمایت دانشگاهیان سمنان از دانشجویان آمریکایی حامی غزه
  • اجتماع دانشگاهیان خاش در حمایت از دانشجویان و دانشگاهیان آمریکایی و اروپایی طرفدار غزه
  • حکم اعدام «بابک زنجانی» نقض شد
  • حکم اعدام «بابک زنجانی» نقض و تبدیل به ۲۰ سال حبس شد
  • «سندرم ویتنام» در غزه تکرار می‌شود؟
  • برگزاری تظاهرات در حمایت از غزه در استانبول
  • بیانیه شورایعالی انقلاب فرهنگی در حمایت از دانشجویان آمریکا
  • بیانیه شورای عالی انقلاب فرهنگی درحمایت از دانشجویان آمریکایی
  • «پلن بی» آمریکا در برابر انصارالله چیست؟
  • تداوم تظاهرات صهیونیست‌ها علیه نتانیاهو